ایرانشان:بفرمود تا نامه کردش دبیر دبیری نویسنده ای یادگیر
❈۱❈
بفرمود تا نامه کردش دبیر
دبیری نویسنده ای یادگیر
که برخواندم این نامه ی تو درست
درستی نمود آنچه گفتی نخست
❈۲❈
تو آن مردمان را نگهدار باش
ز دستان دشمن نگهدار باش
سپاهی که با تو بیامد ز راه
سزد گر فرستی بدین بارگاه
❈۳❈
که با این سپه کایدر آمد فراز
به پیگار مهراج گردند باز
همان هوشیاران دانش پرست
گسی کن به خوبی سوی ما فرست
❈۴❈
به نزد دبیران و گردان همان
یکی نامه فرمود بر ترجمان
که یکسر به درگاه گردید باز
از آن پس که دیدید رنج دراز
❈۵❈
که پاداش رنج شما بر من است
که خسرو سر و لشکری چون تن است
چو نامه به نزد بزرگان رسید
ز شادی گل از رویشان بشکفید
کامنت ها