گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:به بشکوبش آمد همان آگهی که آن کشور از جانور شد تهی

❈۱❈
به بشکوبش آمد همان آگهی که آن کشور از جانور شد تهی
بترسید سالار آن مرز و گفت که این مرد با مردمی نیست جفت
❈۲❈
همان گه با شهری و لشکری بنه برنهادند بی داوری
ز مردم تهی کرد کشور همه به پیش اندر افگندشان چون رمه
❈۳❈
شتابان به شهر خلایق رسید بگفت آن شگفتی که از کوش دید
چو بشنید فاروق از او این سخُن که کوش از بدیها چه افگند بن
❈۴❈
ز کردار و بیداد او خیره ماند پُر اندیشه گشت و سپه بازخواند
ببخشیدشان اسب و خفتان و زین همه تیغ و برگستوان گزین
❈۵❈
درم داد و لشکر به هامون کشید شد از نعل اسبان زمین ناپدید
گرفت آنگهی مایه ور شهر پشت یکی کنده فرمود ژرف و درشت
❈۶❈
فرستاد کارآگهی را نخست ز دشمن همه رازها باز جُست
بیامد بدیدش به ده منزلی سپاهی بدین تیزی و یکدلی
❈۷❈
بدان هیبت و هول بر تخت شاه فرستاده از بیم گم کرد راه
تو گفتی که شیرند گردان همه همه خشم دارند گرد و رمه
❈۸❈
بدان خیرگی بازگشت او ز راه بگفت آن سخنها به فاروق شاه
دژم گشت فاروق و دم درکشید نیارست با او به مردی چخید

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۳۰۰ - آگاه شدن فاروق، شاه خلایق، از آمدن کوش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها