ایرانشان:چنین تا برآمد بر این چند سال منوچهر گردن بیاگند و یال
❈۱❈
چنین تا برآمد بر این چند سال
منوچهر گردن بیاگند و یال
بسان یکی سرو شد ماه بار
بدو شادمانه دل شهریار
❈۲❈
کمربست بر کین ایرج به درد
سپه را همه سالیان گرد کرد
در گنجهای نیا برگشاد
سپه را به دامن همی زر بداد
❈۳❈
هزاران هزار و دو سیصد هزار
فراز آمدش کار دیده سوار
از ایران، وز هند، وز نیمروز
هم از تازیان لشکری نیوسوز
❈۴❈
به نوروز روزی ببخشیدشان
یکایک به آهن بپوشیدشان
روان شد سپاهش بکردار ابر
چو آشفته پیل چو جنگی هزبر
کامنت ها