گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:چو برگشتن آراست شاه و سپاه زمین را ببوسید جابلق شاه

❈۱❈
چو برگشتن آراست شاه و سپاه زمین را ببوسید جابلق شاه
ورا گفت کای شاه آزاده خوی نمانده ست کاری جز این آرزوی
❈۲❈
که در کشورم روستایی ست خَوش در او مردمانی همه شیرفش
همه ساله از آب تنگی دژم جز از آب باران نبینند نم
❈۳❈
که از فرّ سالار دانش پژوه یکی آب پیدا شود پیش کوه
شود کشور آباد و من شادمان برآساید از غم دل مردمان
❈۴❈
مرا آرزو گردد از تو تمام به گیتی بماندت جاوید نام
چو کوش سرافراز مر آن شنید همان گه سپه را بدان سو کشید
❈۵❈
یکی روستا دید همچون سراب در و دشت و کهسار او خشک از آب
دو رویه ز هر روی شش پاره ده مرآن هر دهی را همه مرد مه
❈۶❈
که آن هر دهی بود مانند شهر ز بازار، وز برزن و کوی بهر
همان بود کز آب بی مایه بود ز باغ و ز کاریز بی سایه بود
❈۷❈
بسی کرده بر راه سیل آبگیر همه ساله زو خورده برنا و پیر
بنزدیک ایشان یکی کوه ژرف که هرگز نبودی برآن کوه برف
❈۸❈
رسیده سرش سوی ابر سیاه وزآن روستا بود بر کوه راه

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۳۶۰ - خواهش دیگر شاه جابلق از کوش برای روستای بی آب کشورش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها