ایرانشان:همان گه بفرمود تا زآن گروه تنی صد شدند از بر تیغ کوه
❈۱❈
همان گه بفرمود تا زآن گروه
تنی صد شدند از بر تیغ کوه
همی راه دشمن نگهداشتند
خروش از بر چرخ بگذاشتند
❈۲❈
همان شب یکی کنده فرمود شاه
کشیدند بیل و تبرها به راه
بر آن ره یکی کنده کردند ژرف
درازا و بالا و پهنا شگرف
❈۳❈
بنه بر سر کُه کشیدند نیز
جز از خیمه دیگر نماندند چیز
سوی کوه دیدند پر میوه دار
سراسر همه چشمه و مرغزار
❈۴❈
به مژده سوی آتبین آمدند
همی زآسمان بر زمین آمدند
که این کوه سرتاسر آب و گیاست
به گیتی چنین جایگاهی کجاست
❈۵❈
چنین داد پاسخ که گر کوش دوش
رها کرد ما را و شد سوی کوش
نکرد آفریننده ما را یله
ز یزدان نداریم هرگز گله
❈۶❈
نبسته ست هرگز دری بر کسی
که نشگاد درها بر او بر بسی
چنین جای را کی تواند ستد
مگر بخت بد بر من آرد لگد
کامنت ها