گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:گریزان شد از بیم جان زی سپاه همی تاخت او تا برِ اسب شاه

❈۱❈
گریزان شد از بیم جان زی سپاه همی تاخت او تا برِ اسب شاه
سپاهش دگر باره بشتافتند مر او را چنان خسته دریافتند
❈۲❈
بر اسبش نشاندند بردند تیز چنان لشکری زآتبین در گریز
ببستند پس خستگیهاش سخت بدو هر کسی گفت کای نیکبخت
❈۳❈
ز تو کار دشمن به جایی رسید که گر مرغ گردد نشاید پرید
گرفتار در زیر کوهی بلند همی هر زمان بیم جان و گزند
❈۴❈
به جانت چرا کرد باید خطر بمان تا بیاید سپاه پدر
چو لشکر بیاید به یک کارزار برآریم از این ناسپاسان دمار
❈۵❈
چو جان را همی کوشد این بدگهر تو در کار او رنج چندین مبر
همان شب شود کار ایشان پدید که لشکر ز چین سوی خسرو رسید
❈۶❈
نماند یکی زنده زایران سپاه به فرّ تو پیدا شود کام شاه
وزآن روی چون آتبین گشت باز در اندیشه بود آن شب دیرباز
❈۷❈
وز این روی شد کوش پیش پدر ز ناورد کرد آگهش در بدر
دژم گشت و گفت آتبین جادو است ز پاکی و پرمایگی یک سو است
❈۸❈
نبایست با او نبرد آزمود کز او بهر ما نیست جز تیره دود
بمان تا فراز آید از چین سپاه چو آید، شود کار دشمن تباه
❈۹❈
شب آمد پراگنده گشتند و کوش بخفت و برآسود و آمد بهوش

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۸۰ - گریختن کوش

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها