جامی:یاد کن آنکه در شب اسرا با حبیب خدا خلیل خدا
❈۱❈
یاد کن آنکه در شب اسرا
با حبیب خدا خلیل خدا
گفت: گوی از من ای رسول کرام
امت خویش را ز بعد سلام
❈۲❈
که بود پاک و خوش زمین بهشت
لیکن آنجا کسی درخت نکشت
خاک او پاک و طیب افتاده
لیک هست از درختها ساده
❈۳❈
غرس اشجار آن به سعی جمیل
سبحله حمد له ست پس تهلیل
هست تکبیر نیز ازان اشجار
خوش کسی کش جز این نباشد کار
❈۴❈
عرض فانی اند این کلمات
نیست شان در دو آن بقا و ثبات
لیک حق از کمال خلاقی
سازد آن را جواهر باقی
❈۵❈
هر یکی را به صورت شجری
بنماید گرفته بار و بری
باغ جنات تحتهاالانهار
سبز و خرم شود ازان اشجار
کامنت ها