گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:حذر از صوفیان شهر و دیار همه نا مردم اند و مردمخوار

❈۱❈
حذر از صوفیان شهر و دیار همه نا مردم اند و مردمخوار
هر چه دادی به دستشان خوردند هر چه آمد ز دستشان کردند
❈۲❈
کارشان غیر خواب و خوردن نی هیچ شان فکر روز مردن نی
ذکرشان صرف بهر سفره و آش فکرشان صرف در وجوه معاش
❈۳❈
هر یکی کرده منزلی دیگر نام آن خانقاه یا لنگر
بهر نیل امانی و شهوات کرده میل اوانی و ادوات
❈۴❈
فرش های لطیف افکنده ظرف های نکو پراکنده
دیگدان کنده دیگ بنهاده کرده آلات طبخ آماده
❈۵❈
چشم بر در که کیست کز ده و شهر یافته از طریق مردان بهر
گوشت یا آرد آورد دو سه من تا نشیند به صدر شیخ زمن
❈۶❈
سر انبان لاف بگشاید بر حریفان گزاف پیماید
نکند بس ز مهمل و قلماش تا به آن دم که پخته گردد آش
❈۷❈
هرگز اسباب آش نادیده نگشاده بر آشنا دیده
بهر آش است آشنایی او ز آتش دیگ روشنایی او
❈۸❈
هر کجا مفسدی مجالی یافت کامردی را ز شهر سر برتافت
کرد یاد حضور درویشان که سرم خاک مقدم ایشان
❈۹❈
سفره پر نان و فوطه پر خرما کیسه پر نقل و کاسه پر حلوا
آمد از شهر تا به منزل وی امردک هم دوان دوان در پی
❈۱۰❈
سر درون زد که السلام علیک لیتنی دائما اعیش لدیک
شیخ برجست و در جواب سلام که علیک السلام و الاکرام
❈۱۱❈
در هم آویختند هر دو دغل به تمنای دستبوس و بغل
امردک نیز پیش شیخ دوید روی بر دست و پای او مالید
❈۱۲❈
او هم از رحمت مسلمانی بوسه ای برزدش به پیشانی
بعد ازان شیخ جای خود بنشست پرسش حال و کار در پیوست
❈۱۳❈
کارتان چیست حال تان چونست اهل و مال و عیال تان چونست
یک به یک را جواب نیک شنید رو در آن شخص کرد و زو پرسید
❈۱۴❈
کین پسر می شود تو را فرزند یا نه شاگرد توست و خویشاوند
گفت ازین هر سه نیست هیچکدام لیک با ماش نسبتی ست تمام
❈۱۵❈
نسبتی دور دور کرد بیان که ازان سر کار گشت عیان

فایل صوتی هفت اورنگ بخش ۱۳۹ - در مذمت صوفی نمایان ظاهر آرای و معنی گزاران صورت پیرای

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها