جامی:عارفی گفت هر که یارم شد خصم جان امیدوارم شد
❈۱❈
عارفی گفت هر که یارم شد
خصم جان امیدوارم شد
جوهر من مناسب خود یافت
رویم از حق به جانب خود تافت
❈۲❈
مرد حق زان که را بتر داند
که دلش را ز حق بگرداند
وان که با من ز دشمنی زد دم
دوستدار من اوست در عالم
❈۳❈
رویم از خود بتافت در حق کرد
قبله ام وجه حق مطلق کرد
که ازان به به پیش عاشق زار
که کند روی او به جانب یار
❈۴❈
دشمنان خدا به مذهب من
دوستانند و دوستان دشمن
تا تو در بند نفس وسواسی
دشمن خود ز دوست نشناسی
❈۵❈
نیست بر رهروان ستمگاره
هیچ دشمن ز نفس اماره
کامنت ها