جامی:متقی نفس خویش را چو شناخت در شرورش وقایه حق ساخت
❈۱❈
متقی نفس خویش را چو شناخت
در شرورش وقایه حق ساخت
سپری شد به پیش حق که مدام
دارد او را نگه ز تیر ملام
❈۲❈
هر چه آمد ز جنس نقصان پیش
داشت مسند به نفس ناقص خویش
گر چه در کیش صاحب تفرید
آن تقاضا همی کند توحید
❈۳❈
که همه فعل ها چه زشت و چه خوب
بی وسایط به حق بود منسوب
لیک از آنجا که شیوه ادب است
نسبت فعل شر به حق عجب است
❈۴❈
همچنین از مقوله افعال
هر چه دید از قبیل خیر و کمال
ساخت خاطر تهی ز وایه خویش
کرد حق را در آن وقایه خویش
❈۵❈
نزد از نفس و فعل نفس نطق
داشت بی واسطه مضاف به حق
تا نیفتد در آن فساد و خلل
از ظهور و غرور نفس دغل
❈۶❈
نزند سر ریا و عجب ازوی
گرددش نامه رعونت طی
کامنت ها