جامی:حکم لعنت ز فعل بی اخلاص نیست با قاریان قرآن خاص
❈۱❈
حکم لعنت ز فعل بی اخلاص
نیست با قاریان قرآن خاص
بس مصلی که در میان نماز
می کند بر خدای عرض نیاز
❈۲❈
چون در صدق نیست باز بر او
می کند لعنت آن نماز بر او
این بود حال سایر قربات
چون صیام و قیام و حج و زکات
❈۳❈
هر چه اخلاص نیست اکسیرش
گر زر ناب کم ز مس گیرش
چیست اخلاص آنکه کسب و عمل
پاک سازی ز شوب نفس دغل
❈۴❈
نه در آن صاحب غرض باشی
نه ازان طالب عوض باشی
کیسه خود ازو بپردازی
سایه خود بر او نیندازی
❈۵❈
حول خود از میانه برداری
قوت خود تمام بگذاری
حول و قوت ز فضل حق بینی
گل حکمت ز باغ حق چینی
❈۶❈
بخشش محض بینی اش ز خدا
بر تو جاری شده ز وهب عطا
لیک با این همه خجل باشی
فعل ناکرده منفعل باشی
❈۷❈
زانکه آن فعل گر چه فضل حق است
مبتنی بر قضای ما سبق است
مظهر آن تویی و در ظاهر
ساری احکام مظهر و سایر
❈۸❈
گر چه خالیست فعل حق ز خلل
ناقص آمد عمل ز نقص محل
آب باران که فصل فروردین
آمد از آسمان به سوی زمین
❈۹❈
بود شیرین ولی به عرصه دشت
شور شد چون به خاک شوره گذشت
بود جان بخش بوی باد شمال
که وزید از مهب لطف و جمال
❈۱۰❈
بر بیابان گرم کرد مرور
یافت اسم سموم و نعت حرور
کامنت ها