گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان شوی برق خرمن سوز عقل و هوش و صبر و جان شوی

❈۱❈
هر زمان از دور رخ بنمایی و پنهان شوی برق خرمن سوز عقل و هوش و صبر و جان شوی
بس که کشتی خلق اگر پیوند عمر خود کنی عمرشان در ملک خوبی شاه جاویدان شوی
❈۲❈
دل جدا دیده جدا مهمانسرای آراسته ست تا کجا محمل فرود آری که را مهمان شوی
تو نه آنی کز تو یابد کنج تاریکم فروغ روز اگر خورشید رخشان شب مه تابان شوی
❈۳❈
غنچه نازی تو من ابر چمن نبود شگفت گر ببینی گریه زار من و خندان شوی
گفتیم حیران چرایی گر تو هم در آینه صورت خود بینی از من بیشتر حیران شوی
❈۴❈
رسم دلجویی نکو دانی نمی دانم چرا چون رسد نوبت به جامی این چنین نادان شوی

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها