گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:بحمدالله که بازم دیده روشن شد به دیدارت گرفتم قوت جان از حقه لعل شکربارت

❈۱❈
بحمدالله که بازم دیده روشن شد به دیدارت گرفتم قوت جان از حقه لعل شکربارت
غبارآلوده می آیی و چرخ این آرزو دارد کز آب چشمه خورشید شوید گرد رخسارت
❈۲❈
کلاه دلبری کج نه سمند ناز جولان ده که باشد همت نیکان ز چشم بد نگهدارت
کمند جعد خم در خم گر اینسان افکنی بینم همه گردنکشان ملک را آخر گرفتارت
❈۳❈
چه حاجت پاسان گرد در و بام تو گردیدن چو روز روشن است از شعله آهم شب تارت
اگر چون آفتابم نیست ره در روزنت این بس که روزی سایه وار از پا درافتم زیر دیوارت
❈۴❈
چو مرغان خزان دیده خمش بود از سخن جامی ولی در گفت و گو آورد بازش بوی گلزارت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها