جامی:مرا چو قبله نگردد به عیدگه رویت ز عیدگه کنم آهنگ کعبه کویت
❈۱❈
مرا چو قبله نگردد به عیدگه رویت
ز عیدگه کنم آهنگ کعبه کویت
تو عید خلقی و قربانت آنکه مردم را
کشد به غمزه خون ریز چشم جادویت
❈۲❈
اگر چه نیست درین عید رسم مه دیدن
نمی رود ز ضمیرم خیال ابرویت
گذشتم از هوس کعبه و طواف حرم
همین بس است مرا حج که بگذرم سویت
❈۳❈
ز تاب هجر تو می سوختم بحمدالله
که سایه بر سرم انداخت سرو دلجویت
به ضبط مملکت دلبری گشادی دست
دعای خسته دلان باد حرز بازویت
❈۴❈
برون خرام و مترس از گزند کز هر سو
هزار بنده چو جامی بود دعاگویت
کامنت ها