جامی:خطت گرد لب آن مشکین نبات است که رسته بر لب آب حیات است
❈۱❈
خطت گرد لب آن مشکین نبات است
که رسته بر لب آب حیات است
به هر کس دارد آن چشم التفاتی
به حال ما چرا بی التفات است
❈۲❈
به راه کعبه وصلت دو چشمم
یکی چون دجله وان دیگر فرات است
زکات لب بده ای نامسلمان
که یک رکن از مسلمانی زکات است
❈۳❈
به قتل من براتی دارد از مشک
رخت کز وی نه امکان نجات است
لبت آمد نگینی لعل کز خط
سیه کرده پی مهر برات است
❈۴❈
ز سعدی نیست تا جامی جز این فرق
که یکسر شعر جامی طیبات است
کامنت ها