گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:باز در بزم غمت نعره نوشانوش است عقل حیران و خرد واله و جان مدهوش است

❈۱❈
باز در بزم غمت نعره نوشانوش است عقل حیران و خرد واله و جان مدهوش است
نرسد خسته دلان را ز تو جز نیش ستم گر چه جام لب لعل تو لبالب نوش است
❈۲❈
اشک گرمم ز تف خون دل آید در چشم بس که در آتش شوق تو دلم در جوش است
کسوت خواجگی و خلعت شاهی چه کند هر که را غاشیه بندگیت بر دوش است
❈۳❈
بر سر بستر اندوه دهم جان آخر چون مرا شاهد مقصود نه در آغوش است
می گذشتی و به خود زمزمه ای می کردی عمرها شد که مرا لذت آن در گوش است
❈۴❈
قصه عشق تو جامی ز کسان چون پوشد چهره گویاست اگر چند زبان خاموش است

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها