گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:لطافتی که رخت را ز جعد خم به خم است هزار عاشق اگر باشدت هنوز کم است

❈۱❈
لطافتی که رخت را ز جعد خم به خم است هزار عاشق اگر باشدت هنوز کم است
به زلف عمر و به لبها حیات اهل دلی بیا که عمر عزیز و حیات مغتنم است
❈۲❈
دلم نیافت نشان زان دهان به ملک وجود نهاده روی کنون در ولایت عدم است
ز صحبتم تو ملولی عظیم و من مشتاق مراست غم که جدایم ز تو تو را چه غم است
❈۳❈
هزار مرهم راحت اگر بود حاصل نصیب عاشق مسکین جراحت و الم است
لبت به لطف عبارت ز عالمی دل برد نه در عرب چو تو شیرین زبان نه در عجم است
❈۴❈
حریم خاک درت را مقیم شد جامی مزن به تیر جفایش که آهوی حرم است

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها