جامی:آن کیست سواره که بلای دل و دین است صد خانه برانداخته در خانه زین است
❈۱❈
آن کیست سواره که بلای دل و دین است
صد خانه برانداخته در خانه زین است
ماهی ست درخشنده چو بر پشت سمند است
سروی ست خرامنده چو بر روی زمین است
❈۲❈
آشوب جهان است اگر اسپ سوار است
آسایش جان است اگر بزم نشین است
در آتش و آبم ز دل و دیده چو دیدم
کافروخته رخسار و عرق کرده جبین است
❈۳❈
برتافت ز من رو گره افکند در ابرو
اینک سر و شمشیر اگر بر سر کین است
گر قصه خود عرضه رایش نتوان کرد
صد شکر خدا کو همه دان و همه بین است
❈۴❈
گفتم که سخنرانی جامی ز لب توست
از پسته شکر ریخت که آری سخن این است
کامنت ها