گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:برد شوخی دل ز من اما نخواهم گفت کیست گر برند از تن سرم قطعا نخواهم گفت کیست

❈۱❈
برد شوخی دل ز من اما نخواهم گفت کیست گر برند از تن سرم قطعا نخواهم گفت کیست
آن که ما را در جدایی سوخت سر تا پا چو شمع گر مرا سوزند سر تا پا نخواهم گفت کیست
❈۲❈
گر چه دریا شد کنار از اشک و این هر جا رسید گوهر مقصود ازین دریا نخواهم گفت کیست
نیکوان در چشم من بسیار آیند و روند آن که دارد در دل و جان جا نخواهم گفت کیست
❈۳❈
سرو بالایان بسی می بینم اما آن که نیست کس به حسن و لطف ازو بالا نخواهم گفت کیست
دارم از شیرین لبی شوری ندانم چون کنم کین نخواهد یافت تسکین تا نخواهم گفت کیست
❈۴❈
یار بی مهر و وفا می خواند جامی را به طعن گفت خود را دان که من اینها نخواهم گفت کیست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها