جامی:روز میدان است ترک شهسوار من کجاست چشم هر کس بر رخ یاری ست یار من کجاست
❈۱❈
روز میدان است ترک شهسوار من کجاست
چشم هر کس بر رخ یاری ست یار من کجاست
عاشقان هر کس به روی یار خود خندان و خوش
من چنین غمگین چرایم غمگذار من کجاست
❈۲❈
چند گردم بی قرار و صبر هر سوی اینچنین
آن شکیب آموز جان بی قرار من کجاست
تا برند از جلوه خوبی خجالت نیکوان
نیم جولانی ز سرو گلعذار من کجاست
❈۳❈
داد گردم را غمش بر باد و آن بدخو نگفت
آن که عمری بود خاک رهگذار من کجاست
نیست خوش بر دامن پاکش غبار چون منی
بیدلی کز گریه بنشاند غبار من کجاست
❈۴❈
ماند جامی دور ازان در وه چه باشد گر گهی
باز پرسد کان غریب خاکسار من کجاست
کامنت ها