گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:وه که باز از کف من دامن مقصود برفت یار دیر آمده از پیش نظر زود برفت

❈۱❈
وه که باز از کف من دامن مقصود برفت یار دیر آمده از پیش نظر زود برفت
تن که آزرده تیغ ستمش بود بماند جان که آویزه بند کمرش بود برفت
❈۲❈
وعده می کرد که دیگر نروم راه فراق تا چه کردم که نه بر موجب موعود برفت
دل که از خون رخم اندود برو گو که خوشم که به بازار غم آن قلب زراندود برفت
❈۳❈
بود خوشنودیش آن کز غم او جان بدهم لله الحمد کزین غمزده خوشنود برفت
خبر فرقت او داد و شد آواره رقیب زد به ویرانه ما آتش و چون دود برفت
❈۴❈
جگری شد رخ جامی که ز غم کاهی بود بس کش از دیده سرشک جگرآلود برفت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها