گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:گر چه خلقی ز تو در دام بلا افتاده ست هیچ کس را نه فتاد آنچه مرا افتاده ست

❈۱❈
گر چه خلقی ز تو در دام بلا افتاده ست هیچ کس را نه فتاد آنچه مرا افتاده ست
دلم از جا تنم از پای فتاده ست ببین که مرا در غم عشق تو چها افتاده ست
❈۲❈
همه جا برق جمال تو درخشید ولی شعله آن همه در خرمن ما افتاده ست
هر کجا در چمن از شوق تو آهی زده ایم بال و پر سوخته مرغی ز هوا افتاده ست
❈۳❈
زخم تو بر دگران آمده من مرده ز رشک ای عجب تیر کجا صید کجا افتاده ست
حال چاک جگر ریش چه داند شوخی کش همین چاک به دامان قبا افتاده ست
❈۴❈
گفته ای جامی محنت زده بی ما چون است چون بود حال کسی کز تو جدا افتاده ست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها