گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:بیا که شاهد بستان ز رخ نقاب انداخت نسیم در سر زلف بنفشه تاب انداخت

❈۱❈
بیا که شاهد بستان ز رخ نقاب انداخت نسیم در سر زلف بنفشه تاب انداخت
صبا شمیم گل و بوی یار گلرخ داد مرا و مرغ چمن را در اضطراب انداخت
❈۲❈
پی نثار قدوم گل از شکوفه نسیم به صحن باغ درمهای سیم ناب انداخت
ز شبنم سحری غنچه بامداد پگاه گشاد پیرهن از هم بر آفتاب انداخت
❈۳❈
توان بر ابر خروشنده طعنه زد به جنون ز سنگ ژاله که بر شیشه حباب انداخت
درون ساغر لاله چراست مشک آلود اگر نه مشک پی طیب در شراب انداخت
❈۴❈
چکید نم ز هوا یا ز نظم تر جامی به گوش شاهد گل لؤلؤ خوشاب انداخت

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها