جامی:مرا عشق عزیزی خوار کرده ست چه گویم عشق ازین بسیار کرده ست
❈۱❈
مرا عشق عزیزی خوار کرده ست
چه گویم عشق ازین بسیار کرده ست
نیاید از دل بی عشق کاری
مرا این نکته در دل کار کرده ست
❈۲❈
به روز وصل بس آسان بود عشق
شب هجرش چنین دشوار کرده ست
نمی جنبد رقیبت زین سر کوی
ره عشاق را دیوار کرده ست
❈۳❈
در آغوش خودت در خواب دیدم
فلک بخت مرا بیدار کرده ست
عیادت می کنی بیمار خود را
مرا این آرزو بیمار کرده ست
❈۴❈
گدای توست جامی لیکن از تو
همین دریوزه دیدار کرده ست
کامنت ها