جامی:ز مهر روی تو هر شب کنم نظاره صبح نهم سرشک فشان چشم بر ستاره صبح
❈۱❈
ز مهر روی تو هر شب کنم نظاره صبح
نهم سرشک فشان چشم بر ستاره صبح
زند به صدق چو من دم ز مهر خورشیدی
وگرنه چیست گریبان پاره پاره صبح
❈۲❈
سواد طره شبرنگ گرد عارض تو
سیاهی شب تیره است بر کناره صبح
چنان بلند شد آهنگ ما که نشناسند
که این نفیر شب ماست یا نقاره صبح
❈۳❈
علی الصباح به روی توام فتاد نظر
صباح من همه شد خیر از استخاره صبح
ز صبح دم چه زنم با صفای طلعت تو
نداشت کس شب تاریک در شماره صبح
❈۴❈
ز بس که وجه شبه روشن است از اهل سخن
خوش است در صفت رویت استعاره صبح
طلوع اگر نکند زهره از افق جامی
بس است گوهر نظم تو گوشواره صبح
کامنت ها