جامی:آن قوم که احرام سر کوی تو بستند تا سر ننهادند به راهت ننشستند
❈۱❈
آن قوم که احرام سر کوی تو بستند
تا سر ننهادند به راهت ننشستند
هر چند که هرگز می و میخانه ندیدند
همواره ز شوق لب میگون تو مستند
❈۲❈
خوش حال شهیدان فراق تو که باری
رفتند و ازین داغ جگرسوز برستند
زینسان که تو را دوست گرفتند محبان
ترسم که ازین پس به خداییت پرستند
❈۳❈
منبرشکنان را چه ترقی شود از وعظ
زینسان که فرود آمده در پایه پستند
از دام علایق به غم عشق توان جست
خوشوقت کسانی که ازین دام بجستند
❈۴❈
چون جام تنک بود دل نازک جامی
کز سنگ ستم سیمبرانش بشکستند
کامنت ها