جامی:آن سرو دی به قصد سلامم قیام کرد شرط وفا و رسم تفقد تمام کرد
❈۱❈
آن سرو دی به قصد سلامم قیام کرد
شرط وفا و رسم تفقد تمام کرد
جای جواب خواستمش جان دهم چو او
دست ادب به سینه نهاد و سلام کرد
❈۲❈
یک دم نکرد در نظر من مقام لیک
ذوق سلام او به دل و جان مقام کرد
بودم چو خاک بر سر راهش بسی حقیر
خاک حقیر را ز کرم احترام کرد
❈۳❈
دل رفت و جان هم از پی سرو روان او
از پیش من چو بهر گذشتن خرام کرد
شکر خدا که از شکرین خنده سعی بخت
شیرین لبش به کام من تلخکام کرد
❈۴❈
جامی به وصف آن لب لعل شکرشکن
طی حدیث طوطی شیرین کلام کرد
کامنت ها