جامی:بی تو عاشق چو نظر در قدح لاله کند زآب چشم و دم سردش قدح ژاله کند
❈۱❈
بی تو عاشق چو نظر در قدح لاله کند
زآب چشم و دم سردش قدح ژاله کند
کوهکن تیشه چو بر کوه زند آن چه صداست
آهن و سنگ ز درد دل او ناله کند
❈۲❈
دیده دنبال تو دل نیز خدا را مپسند
که رقیبم ز سر کوی تو دنباله کند
مه توان خواند به آن خط رخ زیبای تو را
گر فلک گرد مه از عنبر تر هاله کند
❈۳❈
آنچه با زنده دلی کرد چو خضر آب حیات
لعل جانبخش تو با مرده صدساله کند
عشق بی جلوه معشوق میسر نشود
عقل و دین کی برد آن وصف که دلاله کند
❈۴❈
لاف هر ناخلف از جا نبرد جامی را
راه موسی نزد بانگ که گوساله کند
کامنت ها