جامی:لعل لبت به لطف حکایت نمیکند چشم خوشت نظر به عنایت نمیکند
❈۱❈
لعل لبت به لطف حکایت نمیکند
چشم خوشت نظر به عنایت نمیکند
صد بار بیش پیش تو گفتیم درد دل
دردا که در دل تو سرایت نمیکند
❈۲❈
دل با سگ تو شرح دهد قصه رقیب
از دوستان به غیر شکایت نمیکند
با شیخ خرقه پوش چه کارم که کار من
جز پیر میفروش کفایت نمیکند
❈۳❈
از لوح فهم واعظ خوشلهجه محو به
هر نکته کز لب تو روایت نمیکند
معشوق را رعایت عاشق خوش است لیک
یار من این طریقه رعایت نمیکند
❈۴❈
جامی ببند لب که حریف سخننیوش
ادراک رمز و فهم کنایت نمیکند
کامنت ها