گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:رخ خود به خون نگارم که نگار من نیامد غم او چو کشت زارم به مزار من نیامد

❈۱❈
رخ خود به خون نگارم که نگار من نیامد غم او چو کشت زارم به مزار من نیامد
به کنار جو ندیدم چو قدش به باغ سروی که ز آب دیده جویی به کنار من نیامد
❈۲❈
خط سبزه کامد از گل که ز پی رسیدم اینک چه کنم چو این بشارت ز بهار من نیامد
به کدام کاسه سر خوش زیم از شراب راحت به سرم چو زخم سمی ز سوار من نیامد
❈۳❈
به رهش چو خاک گشتم چه به وقت بود گریه که به پشت پاش باری ز غبار من نیامد
چو دهم به او دلی را که خراب ازوست کارم به چه کار آید او را چو به کار من نیامد
❈۴❈
زر چهره ساخت جامی ز دو دیده سرخ یعنی که ز کان عشق نقدی به عیار من نیامد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها