گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:دی دولتم مساعد و اقبال بنده بود کان آفتاب سایه به حالم فکنده بود

❈۱❈
دی دولتم مساعد و اقبال بنده بود کان آفتاب سایه به حالم فکنده بود
سرو قدش فلک نپسندید در برم ور نی ز باغ عمر همانم بسنده بود
❈۲❈
بارنده همچو ابر ازان گشت چشم من کایام وصل یار چو برق جهنده بود
بر شاخ گل که پیش رخش لاف لطف زد خندید غنچه در چمن و جای خنده بود
❈۳❈
وصلش مجو در اطلس شاهی که دوختند این جامه بر تنی که نهان زیرژنده بود
آخر ز خون دیده روان ساخت کوهکن آن جوی سنگ را که پی شیر کنده بود
❈۴❈
جامی به ناخوشی غمش عمر بگذراند خوش داشت خویش را دو سه روزی که زنده بود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها