گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:هر شبم در سر خیال آن لب میگون بود دامن از مژگان و مژگان از دلم پر خون بود

❈۱❈
هر شبم در سر خیال آن لب میگون بود دامن از مژگان و مژگان از دلم پر خون بود
چون رسد پیکان تو بر سینه آنگه بگذرد از رسیدن درد بگذشتن بسی افزون بود
❈۲❈
آن غزالی تو که از بهر شکارت عالمی گمره اندر کوه یا سرگشته در هامون بود
با غمم بگذار و شادی دیگران را ده که من عاشق غمخواره ام شادی ندانم چون بود
❈۳❈
دود ناید ز اخگر آتش ولی دل در برم آمد آن اخگر که دودش رفته بر گردون بود
هر گیاهی کز حریم خیمه لیلی دمد خورده آب از چشمه سار دیده مجنون بود
❈۴❈
صحبتی تنگ است جامی جان و دل را در غمش عقل محرم نیست گو تا یک زمان بیرون بود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها