جامی:کدام سر که درین آستانه خاک نشد کدام دل که به تیغ غمت هلاک نشد
❈۱❈
کدام سر که درین آستانه خاک نشد
کدام دل که به تیغ غمت هلاک نشد
کدام پیرهن ناز دوخت شاهد گل
که در هوای تو چون جیب غنچه چاک نشد
❈۲❈
برات حسن جزا کی رسد قتیلی را
که حرف مهر تواش نقش لوح خاک نشد
به جرم عشق مرا غم هزار بار بسوخت
عجب تر آنکه گناهم هنوز پاک نشد
❈۳❈
خورای پاکدلی شو که مست ذوق شوی
که آب باده نشد تا خورای تاک نشد
گذشت ناوکت از جان و عمرها بگذشت
هنوز لذتش از جان دردناک نشد
❈۴❈
نرفت بی مه رویت شبی که جامی را
سرشک تا سمک و ناله تا سماک نشد
کامنت ها