گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:هیچ گه بینم که آن مه مهربان من شود رام گردد با من و آرام جان من شود

❈۱❈
هیچ گه بینم که آن مه مهربان من شود رام گردد با من و آرام جان من شود
استخوانی شد تنم از لاغری وان هم خوش است گر سگش را میل سوی استخوان من شود
❈۲❈
این چنین جولان کنان کان شهسوار آمد برون جای آن دارد که باز از کف عنان من شود
آتش افکن در من ای آه و سراپایم بسوز باشد آن مه واقف سوز نهان من شود
❈۳❈
زان لب شیرین تکلم یک سخن گر بشنوم تا قیامت آن سخن ورد زبان من شود
گر سگ خود خواندم آن آهوی مردم شکار شیر گردون خواهد از کمتر سگان من شود
❈۴❈
گفتمش جامی به پابوس سگانت کی رسد گفت آن روزی که خاک آستان من شود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها