جامی:با تو آن کس که ز هر جا سخنی می گوید حیفم آید که حدیث چو منی می گوید
❈۱❈
با تو آن کس که ز هر جا سخنی می گوید
حیفم آید که حدیث چو منی می گوید
هیچ کس سر دهانت به حقیقت نشناخت
هر کسی بهر دل خود سخنی می گوید
❈۲❈
بر سر خاک شهیدان تو هر لاله جدا
شرح داغ دل خونین کفنی می گوید
شمع را شعله زد آتش به زبان بس که ز سوز
حال پروانه به هر انجمنی می گوید
❈۳❈
وصف رخسار و قد توست که در هر چمنی
بلبلی قصه سرو و سمنی می گوید
من به نام تو خوشم ذکر زبان باد به خیر
کش چو تسبیح به هر دمزدنی می گوید
❈۴❈
گفته جامی ازان همچو شکر شیرین است
که ز شوق لب شیرین دهنی می گوید
کامنت ها