گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:بس که چشمان تو خون اهل عالم ریختند پشته پشته کشته در کوی تو بر هم ریختند

❈۱❈
بس که چشمان تو خون اهل عالم ریختند پشته پشته کشته در کوی تو بر هم ریختند
صد هزاران صورت اندر قالب حسن و جمال ریختند اما ز تو مطبوع تر کم ریختند
❈۲❈
هر چه در عالم همی بینم نمی ماند به تو شکل تو گویی نه از ارکان عالم ریختند
نقشبندان گاه تصویر لب و دندان تو در دهان غنچه تر عقد شبنم ریختند
❈۳❈
بی لب میگون تو مستان شراب لعل را از قدح خوردند و از مژگان همان دم ریختند
سینه ریشان فراق از خاک پایت ساختند خشک دارویی که بر بالای مرهم ریختند
❈۴❈
از دل جامی چه سان روید گیاه خرمی چون در آن ویرانه تخم محنت و غم ریختند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها