جامی:سرو من در سایهٔ سنبل سمن میپرورد سبزهٔ تر در کنار نسترن میپرورد
❈۱❈
سرو من در سایهٔ سنبل سمن میپرورد
سبزهٔ تر در کنار نسترن میپرورد
باغبان گر بیند آن رخسار و خط ماند خجل
زان گل و ریحان که بر طرف چمن میپرورد
❈۲❈
مایهبخش اشک غمّاز آمد از خونابه دل
دشمن خود را به خون خویشتن میپرورد
هر گیاه غم که سر بر زد ز خاک محنتی
عشق تو آن را به آب چشم من میپرورد
❈۳❈
از پی گلگشت شیرین لاله را در بیستون
گردش دوران به خون کوهکن میپرورد
قوت مجنون غم بود در وادی لیلی و بس
وه که مسکین طعمه زاغ و زغن میپرورد
❈۴❈
گوش کن گفتار جامی را که در وصف لبت
میگدازد جان شیرین و سخن میپرورد
کامنت ها