گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:عمری ست نور چشم جهان بین ماست یار بی نور مانده چشم جهان بین کجاست یار

❈۱❈
عمری ست نور چشم جهان بین ماست یار بی نور مانده چشم جهان بین کجاست یار
بر خاک ره چو سایه فتادیم و هم چنان خورشید اوج کنگره کبریاست یار
❈۲❈
دردی جداست همدم هر تار موی من تا با رقیب همدم و از من جداست یار
یک جا نکرد با من بی خان و مان مقام با من درین مقام ندانم چراست یار
❈۳❈
چون تیره شد ز ظلمت هجران شبم چه سود کز چهره صبح دولت اصل صفاست یار
گفتم به وعده راست نیی رنجه شد ز من یاری نباشد اینکه برنجد ز راست یار
❈۴❈
جامی تو وصل خواستی از یار و او فراق گر عاشقی مخواه به جز آنکه خواست یار

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها