گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:رخت کز خط مشکین شد مزین صفحه سیمش همانا در جفاکاری نوشتی لوح تعلیمش

❈۱❈
رخت کز خط مشکین شد مزین صفحه سیمش همانا در جفاکاری نوشتی لوح تعلیمش
فتاد اندر کشاکش دل ز چشم و ابروی شوخت به تیغ غمزه کن جانا میان هر دو تقسیمش
❈۲❈
متاع جان همی خواهی ز من گر خود نمی آیی فرست از لب سلامی تا کنم فی الحال تسلیمش
منجم حکم فتح الباب اشک ما رقم می زد روان شد سیل خون از جوی جدول های تقویمش
❈۳❈
کمر گرد میانت گر شود چون میم خود حلقه بود آن حلقه در تنگی فزون از حلقه میمش
لبت مهر سلیمان است و بر وی اسم اعظم خط اجازت ده خدا را تا ببوسم بهر تعظیمش
❈۴❈
نهادی پا به کوی عاشقی جامی ز سر بگذر نه مرد معرکه ست آن کس که از کشتن بود بیمش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها