گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:آرزو دارم که گردم خاک راه توسنش لیک می ترسم ز من گردی رسد بر دامنش

❈۱❈
آرزو دارم که گردم خاک راه توسنش لیک می ترسم ز من گردی رسد بر دامنش
کی بعمدا سوی من بیند چو می دارد دریغ گوشه چشمی که افتد ناگهان سوی منش
❈۲❈
آمد آن کافر برون شمیر بسته دی سوار ای بسا خون مسلمانان که شد در گردنش
خواستم گویم لباس از برگ گل می بایدش باز ترسیدم که آزارد ازان نازک تنش
❈۳❈
هر گهش بینم قبا پوشده بیهوش اوفتم وای من روزی که بینم با ته پیراهنش
ای صبا با او حدیث شعله آهم بگوی تا شود سوز درون دردمندان روشنش
❈۴❈
شاید آن بدخو کند رحمی خدا را ای اجل ریز خون جامی و بر خاک آن کوی افکنش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها