گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:بام برآی و جلوه ده ماه تمام خویش را مطلع آفتاب کن گوشه بام خویش را

❈۱❈
بام برآی و جلوه ده ماه تمام خویش را مطلع آفتاب کن گوشه بام خویش را
با همه می رسد غمت قسمت بنده هم بده خاص به دیگران مکن رحمت عام خویش را
❈۲❈
پخت ز تف غم دلم خام هنوز کار من پیش تو عرضه می کنم پخته و خام خویش را
شد به غلامی درت صرف جوانیم همه بهر خدای تفقدی پیر غلام خویش را
❈۳❈
بر تو سلام می کنم گر چه فرود یافتم با شرف جواب تو قدر سلام خویش را
برد متاع هستیش زود به کشور عدم هر که به دست عشق تو داد زمام خویش را
❈۴❈
در ورقی که کرده ام نام سگانت را رقم زیر ترک نوشته ام از همه نام خویش را
بر من خسته دل مزن طعنه به مهر نیکوان صید کسی دگر مخوان آهوی دام خویش را
❈۵❈
جامی تشنه لب که شد خاک ز شوق لعل تو باده خور و بر او فشان جرعه جام خویش را

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها