گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:زان میان گم کرده ام سررشته تدبیر خویش کاش مویی بخشیم از زلف چون زنجیر خویش

❈۱❈
زان میان گم کرده ام سررشته تدبیر خویش کاش مویی بخشیم از زلف چون زنجیر خویش
وه چه شیرین است لعلت گوییا آمیخته ست شیره جانهای شیرین دایه ات با شیر خویش
❈۲❈
نقشبند چین که در بتخانه صورت می نگاشت پیش رویت بر زمین زد خامه تصویر خویش
تیرت آمد بر دل و من نیم کشته منتظر مانده ام باشد که آیی از قفای تیر خویش
❈۳❈
همدم یاران تو خوش در عشرت آباد وصال مانده من تنها درین غمخانه دلگیر خویش
خواستم عمری به کویت عذر تقصیر وفا همچنان شرمنده ام پیش تو از تقصیر خویش
❈۴❈
بنده جامی پیر شد همچون غلامان بر درت رحمی ای شاه جوانان بر غلام پیر خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها