گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:چون به خواری خواستی راند آخرم از کوی خویش کاشکی بارم نمی دادی ز اول سوی خویش

❈۱❈
چون به خواری خواستی راند آخرم از کوی خویش کاشکی بارم نمی دادی ز اول سوی خویش
آب رویم تا ز خاک پای توست ای سرو ناز کس نبینم در همه عالم به آب روی خویش
❈۲❈
با تو وصل ما همین باشد که از تیغ جفا خون ما ریزی و آمیزی به خاک کوی خویش
چون به شکل ابروی توست استخوان پهلویم کرده ام پیوسته دل را جای در پهلوی خویش
❈۳❈
تا رخت را از صفا آیینه می دارند خلق برنمی دارم سر از آیینه زانوی خویش
گر نه چون موی میانت باشد اندر لاغری بگسلانم رشته جان از تن چون موی خویش
❈۴❈
قتل جامی غمزه را فرما به دست خود مکش زحمت او دور دار از ساعد و بازوی خویش

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها