جامی:ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص تا یابم از کدورت خود یک دو دم خلاص
❈۱❈
ساقی بده ز خم صفا یک دو جام خاص
تا یابم از کدورت خود یک دو دم خلاص
باشد به قدر لطف سخنور سخن لطیف
از گفته های عام مجو نکته های خاص
❈۲❈
بر خصم جور پیشه مکن تیغ انتقام
در کیش عشق عفو ز قاتل به از قصاص
لطف عمیم دوست مرا خاص خویش خواند
ورنه مرا چه حد که زنم لاف اختصاص
❈۳❈
طی کن به گام صبر و توکل طریق فقر
خواص ازین معامله شد قدوه خواص
بر گوش شیخ نعره مستان بود گران
لیت الزمان یفرغ فی اذنه الرصاص
❈۴❈
جامی به قید حلقه آن زلف دل بنه
اذ لاخلاص منه بحال و لامناص
کامنت ها