گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ

❈۱❈
از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ
ای امید ما همه از تو به نومیدی بدل غیر نومیدی ز تو امیدواران را چه حظ
❈۲❈
یافت با سنبل ز جعد مشکسایت شمه ای ورنه از طوف چمن باد بهاران را چه حظ
خاک پایت گر نباشد جای بالین زیر سر بر سر کوی تو شبها خاکساران را چه حظ
❈۳❈
گرنه هر سو بلبلی چون من زند دستان شوق از بهار خوبی آخر گل عذاران را چه حظ
من ز بخت خود لگد کوبم به راه آن سوار ورنه از آزردن موران سواران را چه حظ
❈۴❈
دیده بی خواب جامی گشت ازان رخ بهره مند از فروغ مه به جز شب زنده داران را چه حظ
دیده بیخواب جامی گشت ازان رخ بهره مند از فروغ مه بجز شب زنده داران را چه حظ

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها