جامی:ای خرم از هوای رخت نوبهار عشق در هر دلی ز تازه گلت خار خار عشق
❈۱❈
ای خرم از هوای رخت نوبهار عشق
در هر دلی ز تازه گلت خار خار عشق
هر چند سرخوشی ز می حسن یاد کن
ما را که جان رسید به لب در خمار عشق
❈۲❈
محمل همین به سینه ویران ما گشاد
هر کاروان غم که رسید از دیار عشق
فرقی میان عارف و عابد نهاده اند
این خوش به عشق کار بود وان به کار عشق
❈۳❈
گر کوهکن ز پای درآمد چه جای طعن
والله که کوه پست شود زیر بار عشق
هرگه خدنگ غمزه گشایی ز شست ناز
باشد همای سدره فروتر شکار عشق
❈۴❈
جامی مدار رنجه دل از فکر عاقبت
حالی به نقد خوش گذران روزگار عشق
کامنت ها