گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:زهی به خاک درت چشم خون فشان مشتاق به لب تو جانی و من بنده به جان مشتاق

❈۱❈
زهی به خاک درت چشم خون فشان مشتاق به لب تو جانی و من بنده به جان مشتاق
تو می روی ز جهان و جهانیان فارغ ستاده بر سر راهت جهان جهان مشتاق
❈۲❈
بیا بیا که به تشریف مقدمت هستیم چو میزبان توانگر به میهمان مشتاق
به نام دلکش تو کارزوی جان من است دلم چو گوش بود گوش چون زبان مشتاق
❈۳❈
بر این شکسته افتاده کی کنی سایه همای سدره نباشد به استخوان مشتاق
منم به خانه خود غایب از سگان درت مسافری به ملاقات دوستان مشتاق
❈۴❈
به خوابگاه سگانت کشید جامی رخت چو آن غریب که آید به خان و مان مشتاق

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها