جامی:فاح ریح الصبا و صاح الدیک باده درده که صبح شد نزدیک
❈۱❈
فاح ریح الصبا و صاح الدیک
باده درده که صبح شد نزدیک
جام روشن بیار تا برهیم
یک دم از ظلمت شب تاریک
❈۲❈
فهم را گم شود سر رشته
چون رود زان میان سخن باریک
پیش هندوی چشم خونریزت
گشته ترکان زبون تر از تازیک
❈۳❈
سر عشق از عبارت واعظ
معنیی نازک است و لفظ رکیک
جز تو در دل کسی نیابد جای
صاحب ملک را چه جای شریک
❈۴❈
جامی از حیرت تو ره گم کرد
یا دلیلا لمن تحیر فیک
کامنت ها