جامی:زهی اشک من و لعل تو یکرنگ ز تو اندوه من با کوه هم سنگ
❈۱❈
زهی اشک من و لعل تو یکرنگ
ز تو اندوه من با کوه هم سنگ
مرا درج گهر این بس که دارم
ز پیکان های تو بر سینه تنگ
❈۲❈
ز تیغت چهره مقصود پیداست
مبادا ز خون بی دردان بر آن رنگ
حذر زان چشم و مژگان تا کی ای دل
دلیران چون گریزند از صف جنگ
❈۳❈
قدم خم شد چو چنگ و دارم امید
که آرم تاری از زلف تو در چنگ
رقیب از کشتن من ننگ دارد
به یک تیغم خلاصی ده ازین ننگ
❈۴❈
به آن قامت خوش است آهنگ جامی
بنامیزد زهی مرغ خوش آهنگ
کامنت ها