گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

جامی:ای که دیدی رخ آن دلبر پیمان شکنم یا رسیدی به سر کوی بت سیمتنم

❈۱❈
ای که دیدی رخ آن دلبر پیمان شکنم یا رسیدی به سر کوی بت سیمتنم
چه شود گر بگذاری که به صدگونه نیاز چشم تو بوسه زنم در قدمت سرفکنم
❈۲❈
گر مرا زهره آن نیست که بینم رخ او باری آن چشم که بیند رخ او بوسه زنم
ور به کویش نتوانم که برم ره باری سر بر آن پای که آنجا رسد ایثار کنم
❈۳❈
روزم از شب بتر و شب بتر از روز بود هیچ دشمن به چنین روز مبادا که منم
ای اجل زودتر شربت مرگی بچشان تا به کی خون جگر نوشم و جان چند کنم
❈۴❈
جامیا بس که کنم درد دل خونین شرح جای آن دارد اگر خون بچکد از سخنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها